محل تبلیغات شما

مرا تنها آفرید آنکه دوستم داشت!



آنچه این کشور با زبان من کرد مسدود کردن مغزم بود و یدن قدرت تکلم من و عاشقانه های من با قلم و کاغذ.
حرفهایم صفایی ندارد و با شلوغ شدن صداهای درون مغزم از قیل و قال آدمهای جاهل، لب جوب هم نمی توانم نشست که گذر عمر ببینم.
خدایا گاهی فکر می کنم که شاید وقتش باشد
اگر وقتش نیست عاشق شدن به وقت دیدار پرواز پروانه ها را از من نگیر.
خدایا یک چشمه عمیق و سرد و زلال به من بده تا غوطه ور شوم و آنقدر از سرما بلرزم که همه صداها از مغزم بیرون روند

امروز داشتم فکر می کردم که کدام نوع اشتباهات در زندگی بیشترین افسوس ها رابرایم داشته و یاد زخمهای بزرگم افتادم و افسوسها را در لیست زیر جمع آوری کردم.فکر کردم شاید خیلی هاش برای آدمهای دیگه هم مشترک باشه:

1-     گوش کردن و فرمانبرداریکردن از آدمهایی که حسابی به نظر میان؛ زمانیکه که به حرفهاشون علم نداریم! (کلاحرف گوش کردن ها تو فرهنگی که نصیحت کردن یه نیاز بزرگه، اشتباه بزرگیه)؛ حتی آدمحسابی های واقعی هم تا اون اندازه که یک انسان خودش خیر و شرش رو میشناسه، شخص رونمیشناسن و حرفهایشان نسخه درمان زندگیمان نخواهند بود! {کله شقی برخلاف نام ظاهرامنفی آن، گاهی تنها چیزی است که به هویت ما معنا بخشیده}

2-     آگاهانه اشتباه کردن! بسیارشوخی بدیست؛ وقتی می دانیم که کار اشتباهی را انجام می دهید و به این امید کهآخرین بار است و یا اینکه حالا خیلی هم سخت نگیر و یا ترسناکتر از آن سعی کنیممنطقی برای توجیه آن بیابیم. تا به خود بیاییم سالهاست با اشتباهاتمان درهم آمیختهایم و مسیر زندگیمان را تغییر داده ایم.
{علی چه زیبا و جدی گفت: شایسته بخشش نیست، کسی که خطایی که به آن آگاه است مرتکبمی شود}

3-     بزدلانه امتحان نکردن؛ از لذتمرد بودن ما را بی نصیب می کند و از کرامت نفسمان می کاهد! در آخر این شکستهایناخواسته نیستند که حسرت بر دلمان می گذارند؛ حسرت ریسک نکردن ها و تجربه نکردنها،آرزوهایی است که بر دلمان خواهد ماند.
{چه کسی بیشتر از یک ترسو مرده است؟}

4-     از فرصتها استفاده نکردن؛ متاسفانهشانس وقت اضافه برای زدن در خانه مان برای بار دوم ندارد؛ و اتفاقا همان یک بار همکه زده خیلی با منت بر سر نهادن و سنگ جلوی پا انداختن بوده و گول یه فرصت راحت تردر آینده باعث می شود که فکر کنیم هنوز زمانش نرسیده است.
{چه خنده تلخی است به سخره گرفتن فرصتها همچون یک احمق خوشحال}

5-     انجام کار یا انجام ندادنکاری به خاطر قضاوت دیگران (که البته به گزینه 1 و 3 مرتبطه)؛ زندگی ما و خوشبختی مابرای مردم مهم نیست؛ واقعا درد بزرگیست که برای رضایت چشم دیگران از صادق بودن وخود بودنمان بکاهیم!
{زندگی ما تازه زمانی شروع می شود که اراده ای به جز اراده ی خودمان در ادارهخودمان نقش ندارد}

6-     و اما آخرین (But not least)؛ در افسوس زندگی کردن بزرگترینخسارت است و نبخشیدن خودمان بزرگترین سایه غم. هیچکدام از افسوس ها اجازه ندارندابتکار عمل را از ما بگیرند و از اقیانوس آینده بی نصیبمان بگذارند.
{این نوای شیطانیست که خود را نبخشیم و اشتباهاتمان را با خودمان یکسان بپنداریم!}


آخرین جستجو ها

عینک آفتابی مردانه | فروشگاه یک مرد معلم خصوصی شیمی- تدریس خصوصی شیمی دبیرستان و دانشگاه 09102878521 Game NewS آریاکوین cugivema هفت صنوبر William's info زیبایی های طبیعت ایران Nancy's page intinwolfle